۰۶ بهمن ۱۳۸۶

هفده ژانویه :)


خبر اضافه شدن زبان فارسی را وبلاگ خود بلاگر در 17 ژانویه رسما منتشر کرده است. البته خب جالب اینجاست که فارسی‌زبان خود قبلا راه فارسی‌نویسی را در بلاگر یافته بودند. خبر را بخوانید:

!بلاگر پارسی




این رو همین الان دیدم! نمی‌دونم چند وقته زبان فارسی یا همون‌طوری که توی خود بلاگر نوشته شده "پارسی" به بلاگر اضافه شده! خیلی جالبه! :) عالی شد. فارسی‌زبون‌ها دیگه خیلی راحت‌تر می‌تونند از بلاگر استفاده کنند. البته با توجه به تعداد وبلاگ‌های فارسی تا همین الان هم که بلاگر زبون فارسی رو توی فهرست نداشت مسخره بود ولی خوب شد که بالاخره اضافه شد.
:)









۲۶ دی ۱۳۸۶

قصه‌ات را بساز

زندگی بعضی آدم‌ها زیباست. قصه‌های زیبا دارند، شنیدنی‌ست.
قصه زیبا تنها قصه‌ی خوشی‌ها نیست...
-
بعضی‌ها نشنیدنی‌اند، یا دست کم
گاهی
اندکی
شاید بتوان شنید.

۲۴ دی ۱۳۸۶

سوت


مرت: پویا این صدای سوت از کجا میاد؟ تو نمی‌شنوی؟
من: چرا، گوش منه که داره سوت می‌زنه.

۲۰ دی ۱۳۸۶

۱۵ دی ۱۳۸۶

:))

-

!بدون شرح

حال دل با تو گفتنم هوس است
خـبر دل شنفتنم هوس است
-
طـمـع خام بین که قصه‌ی فاش
از رقیبان نهفتنم هوس اسـت
-
شب قدری چنین عزیز و شریف
با تو تا روز خفتنم هوس اسـت
-
وه کـه دردانه‌ای چـنین نازک
در شب تار سفتنم هوس است
-
ای صـبا امشبـم مدد فرمای
که سحرگه شکفتنم هوس است
-
از برای شرف بـه نوک مژه
خاک راه تو رفتنم هوس اسـت
-
همـچو حافـظ به رغم مدعیان
شعر رندانه گفتنم هوس است
-
"حافظ"
-
--- از +

کلاس


اصل. با کلاس بودن خیلی چیز خوبی است.
تعریف. کلاس یعنی سطوح گوناگون یک پدیده.
شناخت. باکلاس بودن یعنی این که آدم سطوح گوناگون یک پدیده را تشخیص دهد و به درستی انتخاب کند. (پس باکلاس بودن لزوما همیشه دسترسی به بالاترین سطح پدیده نیست بلکه وضعیت بهینه است.)
-
به نظرم خیلی خنده‌دار است که برخی فکر می‌کنند باکلاس بودن یعنی این که همیشه در یک ژست خاص در همه‌ی شرایط به سر ببرند! چه در حال سخنرانی باشند، چه در حال کوهنوردی، چه در مهمانی، چه در جنگل، چه توی شهر...
-
البته بدیهی است که در هر حال، کنش و واکنش‌های هر کس بخشی از شخصیت اوست که رنگی و رویی به همه‌ی کردار و پندار و گفتارش می‌دهد؛ حرف من این است که اگر برخورد با پدیده‌ها به یک ژست ظاهری - نه شناخت به هر مقدار عمیق و در حد توان فرد از پدیده - محدود شود، نتیجه مضحک است.
-
من دوست دارم در طبیعت جزئی از آن شوم و بی‌خیال نسبت به خیلی چیزها. و در شهر هم از بیشترین امکانات زندگی شهری بهره ببرم. در حال شوخی خنده سنگ‌تمام بگذارم و شاد باشم و شاد کنم و اگر نیاز به جدیت است، در اندازه‌ی توانایی خردمند.
-
ممکن است فکر کنید بیش از حد قضیه را پیچیده کرده‌ام. ولی فکرمی‌کنم واقعیت این است که یک ژست ثابت نسبت به همه چیز داشتن بسیار پیچیده‌تر است.

۱۴ دی ۱۳۸۶

:D

دیدم خنده‌داره گفتم بذارمش اینجا. البته خب نمی‌شه گفت صد در صد ربط نداره. بالاخره تعطیلات هست و آغازی دوباره هست برای اینجا. ولی جان شما من خنده‌م می‌گیره به من کریسمس رو تبریک بگن!