۰۸ شهریور ۱۳۸۶

آه ای قوه‌ی جفنگ‌گوی من

داشتم چرند و پرند می‌بافتم سر کار. بعد که تموم شد رفتم که برای خودم چایی درست کنم یه خانوم خوب و مهربونی هست توی شرکت که خیلی هم سخت‌کوش هست، اومد بهم گفت پویا تو چقدر انگلیسی خوندی گفتم توی ایران خوندم ولی از وقتی برام جدی شد که حدود دو سال پیش اومدم استرالیا... تازه تا کار پیدا کنم کلی هم علاف بودم و بیشتر با خودم فارسی حرف می‌زدم! گفت که :
-
You have a great sense of humor in speaking with another language
!you must be so clever
-
گفتم آره پس چی؟ :)
-
کلی حال کردم پسر!

۴ نظر:

Ehsan Tavakoli گفت...

That is so clear mate :D

ناشناس گفت...

آاااااااره بابا.... اینو که منم گفته بودم... ولی حتما چون یه خانوم سختکوش باحال تو شرکت با کلاس پویا خان نیستیم مورد عنایت قرار نگرفتیم...آه ای بانوی سختکوش خوب و مهربون شرکت من... :)

سپنتا گفت...

سلام همشهری
بابا یکی بیاد این جنازه ها رو پشت سر آقا پویا جمع کنه!ایول بابا عجب خانوم خوب و مهربون و سخت کوشی

Unknown گفت...

Hosen!

The point was that she is an English speaker and the context was english, nothing to do with gender man!

Vagarna ke you and what you say are the Best! :)
---
Same to Sepanta!