۲۸ اسفند ۱۳۸۷

چارشنبه‌سوری ملبورن در اس‌‌بی‌اس

این چند سال هر چی صبر کردم که خبری از چارشنبه‌سوری توی تلویزیون استرالیا بشه، خبری نشد که نشد. فکر کردم خودم دست به کار بشم. یه‌شنبه‌ی قبل زنگ زدم شبکه‌ی اس‌بی‌اس و یه خانوم خوش‌اخلاق که سر هر چیزی هم هی می‌زد زیر خنده گفت که به کجا باید ایمیل بزنم و زدم و برای این که جدی بگیرن از ویکی‌پدیا لینک گذاشتم و مشخصات و شماره تلفنم رو هم دادم.
-
بعد از ظهر سه‌شبنه وسط ناهار خوردن توی دانشگاه بودم که یه نفر به موبایلم زنگ زد و گفت که از بخش خبری ‌اس‌بی‌اس هست و پرسید چه خبره و حدود نیم ساعت داشتم براش توضیح می‌دادم و این که پارسال چندهزار نفر جمع شده بودن. گفت که برای تهیه‌ی گزارش میان و خواست که من به موقع اونجا باشم که راهنمایی‌شون کنم.
-
چارشنبه سوری اینجا یه جورایی خیلی خلاصه برگزار می‌شه. 7 تا 10 شب و فقط سه تا آتیش نه چندان بزرگ که باید توی یه صف دور و دراز وایسی و به نوبت تحت مراقبت‌های ویژه‌ از روی آتیش بپری! البته می‌شه حق داد حسابی از آتیش می‌ترسن و دیدید که امسال آتیش چه بلایی سر یه عده از مردم ویکتوریا آورد... البته بساط موسیقی و پایکوبی برپاست که حسابی هم مشتری داره که چون وسط هفته هست نمی‌شه از 10 شب بیشتر بشه.
-
یاد بچگی بخیر که تا دیرگاهی از شب می‌موندیم توی کوچه و خیابون و همه‌ی زندگی‌مون بوی دود می‌گرفت. تا این که این سال‌های اخیر تفریح یه عده بیشتر به مردم‌‌‌‌آزاری و حماقت شبیه شده. وقتی تفریح چارتا بچه به آتش‌پرستی تفسیر می‌شد و می‌زدن توی سرشون، می‌شد حدس زد که اینا وقتی بزرگ‌بشن بعضی‌هاشون تفریحشون می‌شه ساختن یه چیزایی که بیشتر به بمب دست‌ساز شبیهن و آزار مردم. اینم نتیجه‌ی انکار واقعیت و بی‌برنامگی و به جای فرهنگ‌سازی استقاده به‌جا از داشته‌های یک ملت*.
-
تا ساعت 6.30 توی دانشگاه کلاس داشتم و نمی‌تونستم سر ساعت هفت توی پارک محل برگزاری برنامه‌ی چارشنبه‌سوری باشم. به گزارشگر اس‌بی‌اس هم گفتم که حتا می‌خواست من قبل از7 خودم رو برسونم و توی راه بودیم که هی زنگ می‌زد که پیدا نمی‌کنم و راهمنایی‌ش کردم.
-
وقتی رسیدم خودشون از این و اون و اعضای "کانون ایرانیان ویکتوریا" که برگزارکننده‌ی برنامه‌ هستند، پرسیده بودن و به من گفت هر از گاهی سری به ما بزن و سعی کردم اگر کمکی از دستم بر میاد انجام بدم.
-
امشب گزارش اس‌بی‌اس رو دیدم و طبق انتظار شسته‌رفته و خوب، خوشمان آمد! چارشنبه‌سوری را اس‌بی‌اسی کردیم :)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* البته اطلاعات من مال چند سال پیش هست اگر اتفاقی مثبتی افتاده بگید ما هم خوشحال بشیم.



۵ نظر:

Ehsan گفت...

من گزارش اس بی اس رو از دست دادم. میشه یه جایی گیرش آورد؟

Ice_age_2011 گفت...

سلام پویا. دمت گرم و سرت خوش. سال نو مبارک

ناشناس گفت...

خواستم تبریک بگم بابت کار قشنگی که انجام دادین.

Unknown گفت...

سلام پویا
این کارت قشنگ بود. نمی دونم چرا تو ایران که بودم حوصله شنیدن از ایران رو نداشتم ولی اینجا دوست دارم به همه بگم ایرانیم و هر جا اسمی از ایران میاد خوشحال می شم مخصوصا اینکه تو تلویزیون استرالیا از آیین های ایرانی بگن.

ناشناس گفت...

سلام پویاجان
شیراز چارشنبه سوری امسال از اون بمبهای دست ساز و ترقه کمتر از سال قبل دیدم. آمار مقایسه ای تعداد مصدومین هم این رو نشون میداد. البته تلوزیون نمیگه چارشنبه سوری میگه "چارشنبه آخر سال".
راستی خیلی کار جالبی کردی. عجیب که تا حالا کسی این کار و نکرده بوده.
کاش یه عکس از این مراسمتون گزاشته بودی.