کمکم احساس بیگانگیام با این زبان دوم دارد از بین میرود. پیشتر احساس "او کیست و چه میگوید؟" را نسبت به پویایی که انگلیسی حرف میزد یا درستتر، میکوشید که حرف بزند داشتم و الان انگار که صدایش آشناست. شناختهامش. برایم او قابلتصور است، که کیست؟ چگونه دوست دارد حرف بزند و چه چیزهایی را در حرف زدن دیگران دوست دارد و میفهمد که دور و برش چه خبر است در همهمه و نجواهای مردم که این آخری عجب آدم را در قفس میکند، که شکسته انگار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر