یه شازده پسری رو پلیس ملبورن گرفته که از پر و پاچهی بانوان محترم یواشکی عکس میگرفته، بعضی وقتا با موبایلش، گاهی هم با وسایلی که دوربینای کوچیک توشون جاسازی کرده بوده. حالا جایی که گرفتنش جالبه :)، توی حموم یه هتل فوق پکیدهی شهر به اسم all nations که بیشتر کولهبهپشتها (backpackers) میرن. انگار خیلی وقته کارش بوده، دیگه توی اون هتل سوتی داده. بیشتر توی شهر و ترن و تراموا. این هتل همون جایی که روز اولی که من و شهره اومدیم ملبورن رفتیم. توی فرودگاه داشتیم ول میگشتیم که یه دختر خانومی اومد و پرسید که هتل ارزون می خواید؟ از اینجا هم مجانی میبریمتون. گفتیم بزن بریم.
خونهی فاگین پیر رو یادتون میاد؟ یه چیزی تو همون مایهها، با کف چوبی و دیوارهای نمناک. اتاقی که به ما دادن یه قسمتایی از گچ دیوارش ریخته بود و آجرا پیدا بود. گوشهی اتاق هم یه روشویی فلزی با لعاب سفید. از خستگی ولو شدیم تو تخت و بیدار که شدیم گفتم شهره پاشو بزنیم به چاک. رفتیم یه هتل دیگهی کولهبهپشتها ولی تمیزتر، حالا بماند که اونجا هم پنجرهش بسته نمیشد و سرما خوردیم جفتمون.
تا کجا رفتم. اومدم بگم که داشتن گزارش عکسای اون گل پسر رو نشون می دادن و از خنده روده بر شده بودم. این شبکه های تلویزیونی هم وقتی احساس پرزنتیشن بهشون دست میده دیگه حالیشون نیس چیکار میکنن. خودشون کلی از همون صحنه ها رو نشون دادن، هی دوربین رو می برد زیر میز و کف ترن و اینا که خوب به بیننده تفهیم کنن که منظور چه جور زاویه هایی بوده :)) . البته این شبکه ها همیشه دنبال مشتری هستن و دلیلش همینه که به همه چیز آب و تاب می دن.
بعدش جناب گزارشگر رفتن توی یه مغازه که دوربینای کوچیک و جورواجور و قابل نصب توی وسایل و جاهای مختلف میفروخت. از فروشنده پرسد که چه جوری کنترل میکنید که به کی می فروشید و از این حرفا یارو هم گفت که هیچ جور. به هر کی پول بده. گزارشگر محترم گفت که دهه! این جوری که نمیشه. طرف گفت که به من چه؟ مسئولش مگه منم؟ خب مردم لازم دارن.
بعد رفتن ببینن که قانون چی میگه، حالا در میان بحث کارشناسان گزارش، هی دوربین رو میکردن تو پر و پاچهی مردم که گزارش خوش رنگ و لعابتر بشه. طفلکیها قصدی هم نداشتنا، از چند تا کلیشهی تکراری برای گزارش استفاده میکنن که مثلا یکیش همین تکرار تصاویر مربوط و گاهی ساختگی روی روایت گزارش هست و گاهی تنیجهش خندهدار میشه.
چار نفر هم توی مسابقات تنیس اوپن استرالیا گرفتن که کارشون همین بوده، یکیشون یه دوربین کوچیک تو کفشش جاسازی کرده بوده و حتما هی این پایه دوربینش رو میکرده اینور و اونور. اگه خبر شدم چی براشون بریدن میگم بهتون.
خونهی فاگین پیر رو یادتون میاد؟ یه چیزی تو همون مایهها، با کف چوبی و دیوارهای نمناک. اتاقی که به ما دادن یه قسمتایی از گچ دیوارش ریخته بود و آجرا پیدا بود. گوشهی اتاق هم یه روشویی فلزی با لعاب سفید. از خستگی ولو شدیم تو تخت و بیدار که شدیم گفتم شهره پاشو بزنیم به چاک. رفتیم یه هتل دیگهی کولهبهپشتها ولی تمیزتر، حالا بماند که اونجا هم پنجرهش بسته نمیشد و سرما خوردیم جفتمون.
تا کجا رفتم. اومدم بگم که داشتن گزارش عکسای اون گل پسر رو نشون می دادن و از خنده روده بر شده بودم. این شبکه های تلویزیونی هم وقتی احساس پرزنتیشن بهشون دست میده دیگه حالیشون نیس چیکار میکنن. خودشون کلی از همون صحنه ها رو نشون دادن، هی دوربین رو می برد زیر میز و کف ترن و اینا که خوب به بیننده تفهیم کنن که منظور چه جور زاویه هایی بوده :)) . البته این شبکه ها همیشه دنبال مشتری هستن و دلیلش همینه که به همه چیز آب و تاب می دن.
بعدش جناب گزارشگر رفتن توی یه مغازه که دوربینای کوچیک و جورواجور و قابل نصب توی وسایل و جاهای مختلف میفروخت. از فروشنده پرسد که چه جوری کنترل میکنید که به کی می فروشید و از این حرفا یارو هم گفت که هیچ جور. به هر کی پول بده. گزارشگر محترم گفت که دهه! این جوری که نمیشه. طرف گفت که به من چه؟ مسئولش مگه منم؟ خب مردم لازم دارن.
بعد رفتن ببینن که قانون چی میگه، حالا در میان بحث کارشناسان گزارش، هی دوربین رو میکردن تو پر و پاچهی مردم که گزارش خوش رنگ و لعابتر بشه. طفلکیها قصدی هم نداشتنا، از چند تا کلیشهی تکراری برای گزارش استفاده میکنن که مثلا یکیش همین تکرار تصاویر مربوط و گاهی ساختگی روی روایت گزارش هست و گاهی تنیجهش خندهدار میشه.
چار نفر هم توی مسابقات تنیس اوپن استرالیا گرفتن که کارشون همین بوده، یکیشون یه دوربین کوچیک تو کفشش جاسازی کرده بوده و حتما هی این پایه دوربینش رو میکرده اینور و اونور. اگه خبر شدم چی براشون بریدن میگم بهتون.
فعلا بند کردم به این سه تا شبکهی seven و nine و ten استرالیا. فارسی اون سهتا کلمه رو هم بلدم. اینا اسماشون هست چون از یک تا شیش نداریم. هشت هم که نداریم. همشون منو یاد این مجلههای خانوادهی سبز و امثالهم میندازه. دوتای دیگه هم هست؛ sbs و abc که دولتی هستن و نسبتا خوب.
۲ نظر:
man ham yeki az oon doorbin ha daram, wirelesse ghadde ye yek senti, ba batri ham kar mikone. gereftamesh ke bebandamesh be RC plane va filme havai begiram, badesh havapeimamo pas dadam.
ino didi?
http://video.google.com/videoplay?docid=-6969993442715616769&hl
آره؟
خب حالا دیگه بستگی به سطح پروازیت داره که سر و کارت به پلیس بیفته یا نه
نه ندیدم دارم می بینم
ارسال یک نظر