۱۷ بهمن ۱۳۸۵

This time: پر و پاچه

یه شازده پسری رو پلیس ملبورن گرفته که از پر و پاچه­ی بانوان محترم یواشکی عکس می­گرفته، بعضی وقتا با موبایلش، گاهی هم با وسایلی که دوربینای کوچیک توشون جاسازی کرده بوده. حالا جایی که گرفتنش جالبه :)، توی حموم یه هتل فوق پکیده­ی شهر به اسم all nations که بیشتر کوله­به­پشت­ها (backpackers) می­رن. انگار خیلی وقته کارش بوده، دیگه توی اون هتل سوتی داده. بیشتر توی شهر و ترن و تراموا. این هتل همون جایی که روز اولی که من و شهره اومدیم ملبورن رفتیم. توی فرودگاه داشتیم ول می­گشتیم که یه دختر خانومی اومد و پرسید که هتل ارزون می خواید؟ از اینجا هم مجانی می­بریمتون. گفتیم بزن بریم.

خونه­ی فاگین پیر رو یادتون میاد؟ یه چیزی تو همون مایه­ها، با کف چوبی و دیوارهای نمناک. اتاقی که به ما دادن یه قسمتایی از گچ دیوارش ریخته بود و آجرا پیدا بود. گوشه­ی اتاق هم یه روشویی فلزی با لعاب سفید. از خستگی ولو شدیم تو تخت و بیدار که شدیم گفتم شهره پاشو بزنیم به چاک. رفتیم یه هتل دیگه­ی کوله­به­پشت­ها ولی تمیزتر، حالا بماند که اونجا هم پنجره­ش بسته نمی­شد و سرما خوردیم جفتمون.

تا کجا رفتم. اومدم بگم که داشتن گزارش عکسای اون گل پسر رو نشون می دادن و از خنده روده بر شده بودم. این شبکه های تلویزیونی هم وقتی احساس پرزنتیشن بهشون دست می­ده دیگه حالیشون نیس چیکار می­کنن. خودشون کلی از همون صحنه ها رو نشون دادن، هی دوربین رو می برد زیر میز و کف ترن و اینا که خوب به بیننده تفهیم کنن که منظور چه جور زاویه هایی بوده :)) . البته این شبکه ها همیشه دنبال مشتری هستن و دلیلش همینه که به همه چیز آب و تاب می دن.

بعدش جناب گزارشگر رفتن توی یه مغازه که دوربینای کوچیک و جورواجور و قابل نصب توی وسایل و جاهای مختلف می­فروخت. از فروشنده پرسد که چه جوری کنترل می­کنید که به کی می فروشید و از این حرفا یارو هم گفت که هیچ جور. به هر کی پول بده. گزارشگر محترم گفت که دهه! این جوری که نمی­شه. طرف گفت که به من چه؟ مسئولش مگه منم؟ خب مردم لازم دارن.

بعد رفتن ببینن که قانون چی می­گه، حالا در میان بحث کارشناسان گزارش، هی دوربین رو می­کردن تو پر و پاچه­ی مردم که گزارش خوش رنگ و لعاب­تر بشه. طفلکی­ها قصدی هم نداشتنا، از چند تا کلیشه­ی تکراری برای گزارش استفاده می­کنن که مثلا یکیش همین تکرار تصاویر مربوط و گاهی ساختگی روی روایت گزارش هست و گاهی تنیجه­ش خنده­دار می­شه.

چار نفر هم توی مسابقات تنیس اوپن استرالیا گرفتن که کارشون همین بوده، یکیشون یه دوربین کوچیک تو کفشش جاسازی کرده بوده و حتما هی این پایه دوربینش رو می­کرده این­ور و اون­ور. اگه خبر شدم چی براشون بریدن می­گم بهتون.

فعلا بند کردم به این سه تا شبکه­ی
seven و nine و ten استرالیا. فارسی اون سه­تا کلمه رو هم بلدم. اینا اسماشون هست چون از یک تا شیش نداریم. هشت هم که نداریم. همشون منو یاد این مجله­های خانواده­ی سبز و امثالهم میندازه. دوتای دیگه هم هست؛ sbs و abc که دولتی هستن و نسبتا خوب.

۲ نظر:

M گفت...

man ham yeki az oon doorbin ha daram, wirelesse ghadde ye yek senti, ba batri ham kar mikone. gereftamesh ke bebandamesh be RC plane va filme havai begiram, badesh havapeimamo pas dadam.
ino didi?
http://video.google.com/videoplay?docid=-6969993442715616769&hl

Unknown گفت...

آره؟

خب حالا دیگه بستگی به سطح پروازیت داره که سر و کارت به پلیس بیفته یا نه

نه ندیدم دارم می بینم