۰۵ خرداد ۱۳۸۶

سام نیو فرندز

یه دوست ایرلندی پیدا کردم آدم باحالیه. آلن فیتزپتریک. هنرمند کاردرستیه. توی یکی از همون میت‌آپ‌ها پیداش کردم. قیافه‌ش عین بسیجی‌هاست. شلوار و پیرهن پارچه‌ای می‌پوشه، پیرهنش روهم می‌ندازه روی شلوارش. ریش و موی کوتاه هم داره. یه دوست دختر خوشگل و مهربون و روزنامه‌نگار هم داره که توی هرالدسان کار می‌کنه. با هم از ایرلند مهاجرت کردن به استرالیا، از ما نوتراند، تازه دو ماهه که اینجان.

از همه مهم‌تر این که بالاخره اینجا یه آدم پیدا کردم که بتونه کارکرد مشابه بعضی از رفقا تو ایران رو داشته باشه. به صورتی دل‌پذیر، پایه‌ی اساسی مزخرف‌گویی خلاقانه برای مدت نامحدود هست! خدا بیامرزدتون نعیم و حسن بالاخص.

خیلی جالبه، ظاهرا و باطنا، این آلن اشنا به نظر می‌رسه، نمی‌دونم چرا. یه دلیلش اینه که شاید کلا گشتالتش* ایرانیه. بعد هم این که آدم حسابیه از نوع بامعرفتش، انگار زیادی ازش تعریف کردم یادم باشه بهش بگم یه کاری جاش برام بکنه.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
* Gestalt

هیچ نظری موجود نیست: