!همکار سریلانکایی بغل دستم - پسر خوبیه - بهم گفت: تو اصلا چاق نیستی
گفتم: چطور؟
گفت: آخه انگار خیلی میخوری.
خندیدم و اشاره کردم به شکمم و گفتم: رآکتور هستهای دارم اینجا. میدونی که ایرانیها انرژی هستهای دارن!
خندید. گفت آره میدونم.
گفتم ببین من هرچی میخورم به یه ساعت نکشیده تبدیل به انرژی میشه که باید یه راهی هم برای مصرفش پیدا کنم بعدش اگر به داد معدهم نرسم شروع میکنه خودشو هضم کنه. That's why.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر