۱۵ شهریور ۱۳۸۶

ریز‌گزارش

یه آقا پسر اوزی تو شرکت هست، یه هفته‌ای روی همکاران اناث جدید شرکت که وارد می‌شن کار می‌کنه تا ببینه به کجا می‌رسه... امروز دوباره در حال تلاش و کوشش بود روی یه دختر‌خانوم چینی‌مانند بعد اومده توی آشپزخونه بهش می‌گم: new project? می‌گه نه خسته شدم هنوز دارم روی پروژه قبلی کار می‌کنم و کلی درباره‌ی یکی از پروژه‌های شرکت توضیح داده. توی دلم می‌گم خنگ!
-
اینا همش ریز‌گزارش‌های باریک‌بینانه‌ی جامعه‌شناختی (به زبان ساده) از مشاهدات این‌جانب هست یه موقع فکر نکنید دارم دری وری می‌گم... اندکی حکمت و درایت باید.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

I think if he dosen't grasp what you mean by saying, 'new project', it's due to the fact that facial expression and intonation can change the meaning of a sentence. Anyhow, I enjiyed your entries here. Nice blog :)

Unknown گفت...

Thanks, but I think the way I said was so obvious! anyhow... :)

Unknown گفت...

i mean it was with a blink...

هما گفت...

نخواسته پروژه رو لو بده دیگه بابا گیر دادی بهش :))
این کامنت دونی شما هم خیلی سخت میگیره. همش رمز می خواد از آدم. منم که سمج

Unknown گفت...

:)) maybe!
ببخشید بابت کامنت دونی که این جوریه
اگر اون رمزش رو وردارم یه خروار آت و آشغال سرازیر می‌شه توش
دست شما درد نکنه
سیدنی چه خبره؟
دم این ملت سیدنی گرم خوب به این گاوچرون عوضی حال دادن! ایول دلم می‌خواست اونجا بودم
:)