اوضاع و احوالم کلی این چند روز چرخ زده...
هفته ی گذشته رفتم سر کار جدید، یه ماشین چاپ فیلم آگفای 4 میلیون دلاری توی یه اتاق بسته، یه غول بی شاخ و دم پر سر و صدا توی قفس، هفت تا کامپیوتر دور و ورش گذاشته بودند که افسار اون لعنتی رو بکشند، یکی ش رو هم من.
یه روز نیم بیشتر دوام نیاوردم، بعد از یه روز و نیم به چنان سر درد و گوش دردی دچار شدم که وسط روز دوم رفتم گزارش دادم و گفتم آقا نخواستیم کار بهتر!
البته ظاهرا نویز دستگاه به هر دلیل دیگران رو آزار نمی ده، شاید هم کر شدن!
خلاصه برگشتم سر کار قبلی اما این آخر ماجرا نبود... دوباره گوش درد اومد سراغم!
شاید توی این مدت گوشم حساس شده بوده، توی اون بخش ماشین های چاپ فیلم خیلی بزرگ هست که نویز ممتد مسخره ای دارن ولی هیچ وقت اذیتم نکرده بود ولی گاهی احساس خستگی ناشی از چیزی غیر از کار می کردم. البته مي گن كه نويز در حد استاندارد هست و احتمالا هم همين طوره...
هیچی مرخصی گرفتم و رئیس هم خواست که تکلیف کارم رو روشن کنم که گفتم می رم دکتر و عرض می کنم خذمتتون.
رفتم دکتر و گفت که به گوش هات آسیبی نرسیده ولی باید یه مدت از اون محیط و اون نویز دوری کنی. ایمیل زدم به رئیس و مرخصی خواستم ولی یه روز هم نمی تونست صبر کنه!
We can not hold that position open for you
حتا چند روز! به قول خودشون انگار که rocket science هست، البته می دونم دردش کجا بود.
عرض شود که دوباره رفتیم توی holiday mood. دکتر کمال اون اولا وقتی نگران کار پیدا کردن بودیم می گفت فرض کنید توی تعطیلات هستید بعدا حسرت این بی کاری رو می خورید. البته من هم مثل هر بنی بشری حسرت بی کاری دارم به شرطی که براش بهم پول بدن.
خلاصه دوباره پخش کردن رزومه به صورت ویروسی و خوردن از جیب. امیدوارم به این زودی ته نکشه، از بس که بنیه ی مالی مون توپ هست ماشاللا!
اولین بارم نیست، آخریش هم نخواهم بود، هراز گاهی یا خودم یا بخت مبارک همچین جفت پا می رن توی وضعیت موجود که خودم و دور و وری هام شونزده تا چرخ می زنیم و عین رولت باید ببینم نوک دماغم کدوم ور رو نشون می ده.
می دونید مشکل کجاست؟ همیشه می خوام با دست خالی از کوه بالا برم و از اون کسایی هم که توی تله کابین نشستن جلو بزنم و زودتر به قله برسم. In just
هفته ی گذشته رفتم سر کار جدید، یه ماشین چاپ فیلم آگفای 4 میلیون دلاری توی یه اتاق بسته، یه غول بی شاخ و دم پر سر و صدا توی قفس، هفت تا کامپیوتر دور و ورش گذاشته بودند که افسار اون لعنتی رو بکشند، یکی ش رو هم من.
یه روز نیم بیشتر دوام نیاوردم، بعد از یه روز و نیم به چنان سر درد و گوش دردی دچار شدم که وسط روز دوم رفتم گزارش دادم و گفتم آقا نخواستیم کار بهتر!
البته ظاهرا نویز دستگاه به هر دلیل دیگران رو آزار نمی ده، شاید هم کر شدن!
خلاصه برگشتم سر کار قبلی اما این آخر ماجرا نبود... دوباره گوش درد اومد سراغم!
شاید توی این مدت گوشم حساس شده بوده، توی اون بخش ماشین های چاپ فیلم خیلی بزرگ هست که نویز ممتد مسخره ای دارن ولی هیچ وقت اذیتم نکرده بود ولی گاهی احساس خستگی ناشی از چیزی غیر از کار می کردم. البته مي گن كه نويز در حد استاندارد هست و احتمالا هم همين طوره...
هیچی مرخصی گرفتم و رئیس هم خواست که تکلیف کارم رو روشن کنم که گفتم می رم دکتر و عرض می کنم خذمتتون.
رفتم دکتر و گفت که به گوش هات آسیبی نرسیده ولی باید یه مدت از اون محیط و اون نویز دوری کنی. ایمیل زدم به رئیس و مرخصی خواستم ولی یه روز هم نمی تونست صبر کنه!
We can not hold that position open for you
حتا چند روز! به قول خودشون انگار که rocket science هست، البته می دونم دردش کجا بود.
عرض شود که دوباره رفتیم توی holiday mood. دکتر کمال اون اولا وقتی نگران کار پیدا کردن بودیم می گفت فرض کنید توی تعطیلات هستید بعدا حسرت این بی کاری رو می خورید. البته من هم مثل هر بنی بشری حسرت بی کاری دارم به شرطی که براش بهم پول بدن.
خلاصه دوباره پخش کردن رزومه به صورت ویروسی و خوردن از جیب. امیدوارم به این زودی ته نکشه، از بس که بنیه ی مالی مون توپ هست ماشاللا!
اولین بارم نیست، آخریش هم نخواهم بود، هراز گاهی یا خودم یا بخت مبارک همچین جفت پا می رن توی وضعیت موجود که خودم و دور و وری هام شونزده تا چرخ می زنیم و عین رولت باید ببینم نوک دماغم کدوم ور رو نشون می ده.
می دونید مشکل کجاست؟ همیشه می خوام با دست خالی از کوه بالا برم و از اون کسایی هم که توی تله کابین نشستن جلو بزنم و زودتر به قله برسم. In just
۳ نظر:
چیزه! من یه سوال برام پیش اومد! نمیشد از این صداگیرها که شبیه هدفونه، بذاری؟!؟
گذاشتم، تاثیر نداشت!!
سلام
خوبي؟من از يه چيزت خيلي خوشم مياد پويا.اينكه هيچ وقت روحيه ات رو از دست نميدي و حتي توي بدترين موقعيتها هم مثبت فكر مي كني.اون موقعي رو كه توي شرخه حصار خورده بودي زمين يادم نميره يا اون دفعه ديگه توي راه پله هاي حكيميه.يا اون دفعه كه توي برف بازي دندونت شكست.يا همين الان كه كارت رو از دست دادي.اگه من بودم الان داشتم به زمين و زمان فحش مي دادم..... راستي شام ميخورين؟
ارسال یک نظر