در خیابانی نزدیک خانهی جدیدمان کلیسایی است. امروز صبح که رد میشدم، پایان مراسم مرگ کسی بود و تابوت غرق گلش را با آرامی و سکوت و احترام در ماشینی میگذاشتند. جمعیت ایستاده بودند و برخی به آرامی و تنها یا در آغوش دیگری میگریستند. آنچه میدیدم آرامش بود و احترام. به درگذشته و به خودشان. از شیون خبری نبود. این را بارها دیدهام.
ریشهی نازیبایی این مراسم در فرهنگ ما کجاست؟ در ارزشی که برای عزاداری و شیون قائلیم؟ در تاییدی که در همهی رفتارهایمان از دیگران میطلبیم؟ در عرفی که در همه چیز و همه چیز حرف و زور دارد و بر شانهی همهمان سنگینی میکند و خود نیز بر سنگینیاش میافزاییم و گناه دیگران میدانیمش؟ در وابستگیهای خوب و بدی که داریم یا در فردیتی که نداریم؟
یکی، دو سال پیش در مراسم ختمی بودم و نزدیک فرزند نوجوانش ایستاده بودم. معلوم بود که خودش را میخواست تسلیم غم نکند. مردانه و آرام میگریست و قامتش را راست گرفته بود. اما آن که آمده بود که مردم را بگریاند و بازارش را گرم کند، باید خوب اشک مردم را درآورد. چنان حرفهایی زد از بیکسی و بیپدری که فرزندش تاب نیاورد و غش کرد. تنفر را در شانههای خیسم از اشکهایش و سراسر تنم حس میکردم. نگاهی به میکروفن در دستش و به کت و شلوار مرتبش و صورت یخزده و بیشرمش انداختم و چنان در ذهنم نقش بست که تا مدتها یادش که میافتادم از خشم و تنفر، دستم را میفشردم و زانوهایم میلرزید. مردک وقتی فریاد میکشید گاهی موهایش را مرتب میکرد.
کاری باید کرد. فقط دیگران و بعضیها نیستند که بار را گران کردهاند. خودمانیم. این غول بیشاخ و دم عرف ساختهی همهی ماست.
- توی تراموا، ملبورن
۱۹ خرداد ۱۳۸۵
عرف
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۶ نظر:
In my idea, this is one of the best critical issues which you wrote.
Thank you for mention and elaborate such beautiful like this..
man ham movafegham. kash mishod akharin khatere az kasai ke doosteshoon darim khatereye behtari mibood.
darzemn messenger ham nadaram, yahoom hack shode. mikhastam in link ro barat befrestam:
http://www.laurel-travel.ru/kreo/chelovechek.html
kheyli bahat movafegham,rasty oona mordehashoon ro ba gol o taboote ghashang be khak misporan ta hame az akharin didar khatere khoobi dashte bashan,vali ma chi?
rasty 15 tirmah aroosie azade o farzane(esfahan)
salam pooya khan,man taze webeto didam,
jalebe ke avale kar ghaziye ba margo inharfa shorou shod,albatte baray man,
delemun kolli baratun tangide dadash ,
BABA SHIRAZI
be shohre joon kheyli salam beresun,khosh bashid
خیلی قشنگ نوشتی پویا جون!
ارسال یک نظر