۰۲ خرداد ۱۳۸۶

کار

.عرض شود که سلام
دو هفته‌ای هست که توی شرکت لینکولن‌اسکات (1910) مشغول به کار شدم و وقت سر خاروندن نداشتم. بزرگ‌ترین امتیاز این شرکت بعد از این که خیلی شرکت حرفه‌ای و بزرگی هست - علاوه بر ملبورن، توی سیدنی و بریزبن و کانبرا و آدلاید و پرث و نیوزلند و بانکوک و سنگاپور و سن‌دیگو و هاوایی شعبه داره - این هست که وسط دفتر میز بیلیارد و فوتبال‌دستی گذاشتن و هر روز جلدی ناهارم رو تموم می‌کنم که برسم بازی کنم، تازه موقع کار هم همین‌طور که آدم رد می‌شه چشمش به اون میزهای دوست‌داشتنی می‌افته روح آدم شاد می‌شه.

سه هفته پیش رفتم مصاحبه و برای بخش CADD پذیرفته شدم، بعد از یک هفته هم به ابعاد وجودی من پی بردن و مدیرم گفت که می‌خوام بفرستمت برای یه مصاحبه‌ی دیگه، اگر از اون هم جون سالم به در ببرم می‌رم بخش طراحی روشنایی شرکت، یعنی توپ! شاید ارزش مدت دراز دنبال کار تمام‌وقت گشتن رو داشت.

قبل از این که مدیر بخش روشنایی وقت مصاحبه برام تعیین کنه دارم با تک‌تک آدمای اون بخش رابطه برقرار می‌کنم. یکی‌شون که خیلی آدم چربی به نظر می‌رسید بعد از این که در حالت مستی فهمید منم طراح صنعتی‌ام کلی باهام دوست شده، هرهرهر! یکی دیگه‌شون خیلی باحاله از همون اول هم باحال بود، اسمش هست Kire (کایر) که دوستانه کـ...ری صداش می‌کنن! ولی من ترجیح می‌دم همون کایر صداش کنم، هی بهم می‌گه می‌تونی به من بگی ...ری منم همش می‌گم آهان!

طراحی دفترجدید شرکت هم باحال هست، همه‌ی دل و روده‌ی تاسیسات بیرون هست، یه جورایی می‌شه گفت سبک های‌تک در طراحی داخلی. کلی هم خوردنی داره، تا بعد.

۶ نظر:

آراز گفت...

مبارکه
کی شیرینی بخوریم؟

ناشناس گفت...

تبریک میگم پویا
:)خبر شادکننده ای بود

ناشناس گفت...

خوشحالم پویا جان.موفق باشی

ناشناس گفت...

به به به! تبريک ميگم پويا جان!
به قول معروف تو ميتونيييييي....

از اين شرکت قشنگتون يه چندتا عکس بزار ما به رييسامون نشون بدين شايد به صراط مستقيم متمايل شدند...

Unknown گفت...

از همگی ممنانم
-
می گم که احسان تو کدوم احسانی؟
بی خیال بابا عکس و صراط مستقیم؟

ناشناس گفت...

:D
من همون احسانم که يه بار ايميلي مزاحمتون شدم.
خدا بخواد 5و6 ماه ديگه حضوری خدمت ميرسم واسه دست بوووووس! :D