۰۵ مرداد ۱۳۸۶

فغان‌ستان

برمک که مهندس هیدرولیک است و اهل کابل برایم از طالبان می‌گفت. از به قول خودش «جهالتی» که به راه انداخته بودند در سرزمینش. صبح که در راه می‌آمدم به موسیقی افغانی که برایم آورده‌بود گوش می‌دادم: شیر و شکر زبانم، فرزند کابل جانم...
-
چه بر سر این مردم آورده‌اند این حرامیان...
اندوه و نفرت است که وجود انسان را می‌خراشد. به امید انقراض این گونه از دوپایان!


هیچ نظری موجود نیست: