۱۰ دی ۱۳۸۶

تاسمانی

یه جای خیلی خنده‌دار نشستم دارم می‌نویسم، وسط علف ملف! توی تاسمانی.. یه دوست تازه پیدا کردیم... ورداشته لپ‌تاپش رو آورده... وقت ندارم بنویسم قصه‌ی جالبیه الان در سفر تاسمانی هستیم.. هر وقت برگشتیم تعریف می‌کنم... :)


۶ نظر:

ناشناس گفت...

مرتیکه !!! اولندش کریسمست مبارک!دومندش مگه شهر هرته که یه دفعه خبر میدی تاسمانی هستی!!! تاسمانی ی ی ی ی ی ی !!!!!! آخه یعنی چه؟؟؟!!!خب لااقل یه جوری بگو سنکوپ نکنیم!!همینطوری ور داشته زرتی چار جمله نوشته من تاسمانی هستم!!!! عجب

Ehsan Tavakoli گفت...

سال نو مبارک!!!

تاسماني مواظب اژدهای تاسماني باش که خطر داره!! LOL!
have fun!

Ice_age_2011 گفت...

خوش بکذره رفیق. راست میگه خطرناکه اژدهاش! خطرناکه حسن .هوا چه جوره ما هم بیایم؟

ناشناس گفت...

ایول. کم کم دارین به معیارهای جهانگردی نزدیک میشین

Nazanin گفت...

vasate alaf ha ke miri yade man biofta

هما گفت...

عکس بیار. یادت نره