۲۸ آذر ۱۳۸۶

فرضیه‌ی جابه‌جایی نیمه‌ها

خب. در گام اول نیمه‌ی پر لیوان‌ها را ببینید. دقت داشته باشید تا هنگامی که به نیمه‌ی خالی لیوان نگاه می‌کنید، نیمه‌ی پرش را بسیار ممکن است که نبینید. پس به راحتی نگویید که نیمه‌ی پری در کار نیست.
-
دو. فرض می‌کنیم دو قضیه را یافته‌اید که نیمی پر و نیمی خالی‌اند.
-
سه. سعی کنید که نیمه‌ی پر یکی را روی دیگری بریزید. تا یک لیوان پر به دست آورید. اگر اضافه آوردید که بپاشید پای گلی، چیزی، منطقی است که اگر هم با همان خوش‌بینی مفروض اولیه شروع کرده باشید، نباید بعد از ریختن دو نیمه روی هم، کم بیاورید. سرانجام اگر باز هم کم آوردید چشم‌پوشی کنید. یادتان باشد الان زمان آرمان‌گرایی نیست.
-
سه - یک. برای ریختن نیمه‌ی یکی روی دیگری، باید بین دو قضیه ربط پیدا کنید. این بستگی به مهارت شما دارد، ممکن است تنها ربطش خواست شما باشد. و پس از آن لیوان خالی را ـ اگر خود لیوانش به درد نمی‌خورد یا اعصاب‌خردکن است یا احتمال برگرداندن نیمه به آن هست - دور بیندازید. چون به احتمال زیاد آن لیوان خالی از اهمیت شده است.
-
چهار. حال با لیوان پر، به یکی از آرمان‌های خود بپردازید. اگرتعداد لیوان پر بیشتر نیاز دارید، از گام اول دوباره آغاز کنید.
-------------------------------------------
* این نوشته جدی است. اگر شوخی گرفتید از اول بخوانید.
^ شاید کار ساده‌ای نباشد، با تمرین به مهارت می‌رسید تا جایی که به پیش‌فرض ناخودآگاه تبدیل می‌شود.

۴ نظر:

منم آرش گفت...

pooya jan in aghay pezeshk ke to post ghabli esm bordi age kar pezeshki mikone va mitonim azash rahnamayi begiram vase mohajerat emeileshono be m bede mamnonet misham

ناشناس گفت...

پویا جان ،عزیزم، لعنتی انگار که اینو واسه یکی مثل من نوشتی
این نوشتن تو گاهی آدمو سرشار میکنه،گاهی که خب البته یعنی خیلی وقتا.

ناشناس گفت...

mersi. Kheili ghashang bood.

Nazli.

ناشناس گفت...

این افکار خلاقت منو کشته!
واقعا عالی بود. ممنون.