اولین دوست ایرانی که اینجا پیدا کردیم یه کرد با اصلیت سنندجی که بچه تهرون هست. انگار که بخت با با کردها گره خورده! سلام نسترن! خوبی؟ :) این جناب کرد که دانشجوی دانشگاه لاتروب هست یه اسم باحال هم داره: «فراز بیدار».
داستان پیدا کردنش هم جالبه. نزدیک خونه ی ما یه دانشگاه سبز و خرم و هست که دریاچه هم داره ولی در و پیکر نداره، عین «علم وصنعت» با صفا. یه روز راه افتادیم و رفتیم تو و همین جور که داشتیم می گشتیم شهره به من گفت اون پسره مثل ایرانی هاست و من گفتم نه بابا اینجا همه مثل ایرانی ها هستن. آخه قبلا بعضی ها رو که می دیدیم می گفتیم شاید ایرانی باشن اما نزدیک که می رفتیم و گوش می دادیم می دیدیم نه. دلیلش هم اینه که اینجا یونانی و ایتالیایی خیلی زیاده. به قول خودشون پایتخت دوم پونان هست. بعد از آتن بیشترین جمعیت یونانی توی ملبورن هست، 700 هزار نفر! و بعدش هم ایتالیایی ها نمی دونم چند نفر و جمعیت ایرانیان کل ویکتوریا هم انگار 7000 نفر.
خلاصه، من یه کم نگاش کردم. دستش رو زده بود زیر چونه ش و نشسته بود توی فضای سبز دانشگاه و به یه جایی خیره شد بود. گفتم: «ولی شهره نگاهش عین ایرانی هاس». رفتیم جلو و سلام کردیم که درست از آب در اومد. این آقای فراز بیدار یه اشکال کوچیک هم داره؛ استقلالیه! و من و یاد دوران دبیرستانم انداخته که پرسپولیسی بودم. البته پرسپولیس رو به خاطر رنگش و اسمش انتخاب کردم :) ولی خب به نظر من هر بار استقلال از پرسپولیس برده گلش آفساید بوده مثل همین دفعه ی قبل و هر بار پرسپولیس برده مسلمه که حقش بوده و یک کلمه حاضر نیستم بحث کنم. فهمیدی فراز یا نه؟!
داستان پیدا کردنش هم جالبه. نزدیک خونه ی ما یه دانشگاه سبز و خرم و هست که دریاچه هم داره ولی در و پیکر نداره، عین «علم وصنعت» با صفا. یه روز راه افتادیم و رفتیم تو و همین جور که داشتیم می گشتیم شهره به من گفت اون پسره مثل ایرانی هاست و من گفتم نه بابا اینجا همه مثل ایرانی ها هستن. آخه قبلا بعضی ها رو که می دیدیم می گفتیم شاید ایرانی باشن اما نزدیک که می رفتیم و گوش می دادیم می دیدیم نه. دلیلش هم اینه که اینجا یونانی و ایتالیایی خیلی زیاده. به قول خودشون پایتخت دوم پونان هست. بعد از آتن بیشترین جمعیت یونانی توی ملبورن هست، 700 هزار نفر! و بعدش هم ایتالیایی ها نمی دونم چند نفر و جمعیت ایرانیان کل ویکتوریا هم انگار 7000 نفر.
خلاصه، من یه کم نگاش کردم. دستش رو زده بود زیر چونه ش و نشسته بود توی فضای سبز دانشگاه و به یه جایی خیره شد بود. گفتم: «ولی شهره نگاهش عین ایرانی هاس». رفتیم جلو و سلام کردیم که درست از آب در اومد. این آقای فراز بیدار یه اشکال کوچیک هم داره؛ استقلالیه! و من و یاد دوران دبیرستانم انداخته که پرسپولیسی بودم. البته پرسپولیس رو به خاطر رنگش و اسمش انتخاب کردم :) ولی خب به نظر من هر بار استقلال از پرسپولیس برده گلش آفساید بوده مثل همین دفعه ی قبل و هر بار پرسپولیس برده مسلمه که حقش بوده و یک کلمه حاضر نیستم بحث کنم. فهمیدی فراز یا نه؟!
۱ نظر:
you are one of my best friend in melbourne
i had a lot of fun with you.
ارسال یک نظر