۲۸ آبان ۱۳۸۴

فراز بیدار

اولین دوست ایرانی که اینجا پیدا کردیم یه کرد با اصلیت سنندجی که بچه تهرون هست. انگار که بخت با با کردها گره خورده! سلام نسترن! خوبی؟ :) این جناب کرد که دانشجوی دانشگاه لاتروب هست یه اسم باحال هم داره: «فراز بیدار».

داستان پیدا کردنش هم جالبه. نزدیک خونه ی ما یه دانشگاه سبز و خرم و هست که دریاچه هم داره ولی در و پیکر نداره، عین «علم وصنعت» با صفا. یه روز راه افتادیم و رفتیم تو و همین جور که داشتیم می گشتیم شهره به من گفت اون پسره مثل ایرانی هاست و من گفتم نه بابا اینجا همه مثل ایرانی ها هستن. آخه قبلا بعضی ها رو که می دیدیم می گفتیم شاید ایرانی باشن اما نزدیک که می رفتیم و گوش می دادیم می دیدیم نه. دلیلش هم اینه که اینجا یونانی و ایتالیایی خیلی زیاده. به قول خودشون پایتخت دوم پونان هست. بعد از آتن بیشترین جمعیت یونانی توی ملبورن هست، 700 هزار نفر! و بعدش هم ایتالیایی ها نمی دونم چند نفر و جمعیت ایرانیان کل ویکتوریا هم انگار 7000 نفر.

خلاصه، من یه کم نگاش کردم. دستش رو زده بود زیر چونه ش و نشسته بود توی فضای سبز دانشگاه و به یه جایی خیره شد بود. گفتم: «ولی شهره نگاهش عین ایرانی هاس». رفتیم جلو و سلام کردیم که درست از آب در اومد. این آقای فراز بیدار یه اشکال کوچیک هم داره؛ استقلالیه! و من و یاد دوران دبیرستانم انداخته که پرسپولیسی بودم. البته پرسپولیس رو به خاطر رنگش و اسمش انتخاب کردم :) ولی خب به نظر من هر بار استقلال از پرسپولیس برده گلش آفساید بوده مثل همین دفعه ی قبل و هر بار پرسپولیس برده مسلمه که حقش بوده و یک کلمه حاضر نیستم بحث کنم. فهمیدی فراز یا نه؟!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

you are one of my best friend in melbourne
i had a lot of fun with you.