۲۷ مرداد ۱۳۸۵

اصفهان

اصفهانم. دروازه دولت. جای شهره ام خالیست. رفتم نقش جهان چرخی زدم ببینم چه می بینم. از آن روز که آمده ام به دنبال درک جدید از فضا و مکان و جامعه ام و جالب است چیزهای را که اکنون می بینم با نگاهی دیگر.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

پس,گردیده ای و گردیده است روزگار؟....
بگرد که اقبالت بلند است پویا خان
و ازین بهتر نیست که در اقصای عالم دوستانی دارا باشی که عرض و طول زمین بر تو بکاهند و بر ابعاد عشق و دوستی و محبت و انسانیت بیفزایند
.
این زیباست و این زیبایی در دیدگان زیبای تو بوده که پیرامونت به تو باز تابانیده...
.
خوش باشی.